عزادارى حسين بن على فلسفه صحيح دارد، فلسفه بسيار بسيار عالى دارد. هرچه ما در راه عزاداری كوشش كنيم، به شرط اينكه هدف اين كار را تشخيص بدهيم بجاست.
ائمه اطهار كه توصيه كردند بايد عزاى حسين بن على زنده بماند، چون او يك مكتب به وجود آورد، مىخواستند مكتبش زنده بماند، براى اينكه در دنيا شما هرگز يك مكتب عملى كه نمونه مكتب حسين بن على باشد پيدا نمىكنيد. آنچه كه در حسين بن على در اين حادثه عاشورا و در آن ابتلاء و مصيبت پيدا شد از توحيد، از جلوه ايمان، از جلوه خداشناسى، از ايمان كامل به جهان ديگر، از رضا، از تسليم، از صبر، از استقامت، از مردانگى، از طمأنينه نفس، از ثبات، از عزت نفس، از كرامت نفس، از آزادى خواهى و آزادى طلبى، از اينكه در فكر انسانها باشد، از اينكه در خدمت انسانها باشد.
فلسفه اشک برای این است که: بلكه پرتوى از روح حسين بن على در روح ما و شما بتابد. اگر اشكى كه ما براى او مىريزيم در مسير هماهنگى روح ما باشد، روح ما پرواز كوچكى با روح حسينى بكند، ذرهاى از همت او، ذرهاى از غيرت او، ذرهاى از حريّت او، ذرهاى از ايمان او، ذرهاى از تقواى او، ذرهاى از توحيد او در ما بتابد و چنين اشكى از چشم ما جارى شود، آن اشك هرچه دلتان بخواهد قيمت دارد.
منبع:
مطهری، مرتضی،حماسه حسینی، ج1،تهران: انتشارات صدرا،1363
آخرین نظرات