عرف متشرعین دلایلی را برای پوشش مطرح نمودند که عبارتند از:
1 ـ پایه و اساس زوجیت در اسلام، بر وحدت و الفت طبیعی و مکتبی استوار است. رعایت حجاب و فرهنگ آن باعث می شود که عواطف جنسی و محبت خانوادگی زن و شوهر به یکدیگر اختصاص یابد و بیگانگان به هیچ وجه در آن مشارکت نداشته باشند. دین مقدس اسلام در مقام چاره اندیشی، از یک طرف پوشیدن مواضع زینت و مراکز جذاب اندام را بر زن واجب کرده و از جانب دیگر، نگاه های آلوده به صورت و دست های او را حرام دانسته است. تا چه رسد به مواضع زینت و مراکزی که اگر انسان با نیت پاک هم نگاه کند، جایز نخواهد بود. از این رو پوشش همواره با حرمت نگاه به مواضع زینت زن توأم می باشد، زیرا این مسئله، مقدمه استحکام بنیان خانواده و باعث پیدایش نسل پاک و مطمئن می گردد.
شاید مرد و زنی نتوانند حداکثر بهره برداری جنسی را از یکدیگر بنمایند، ولی بسیار با هم دوست و مهربان باشند. طبعاً محبت متقابل چنین مرد و زنی باعث صمیمیت بچه ها با والدین و سایر بستگان خواهد شد.
2 ـ از نظر اسلام پیوند و ایثار متقابل در زندگی خانوادگی بر اساس اتحاد و محبت است، نه قانون و عدالت که بر محور بیگانگی مردم تنظیم و فرض می شود; ولی محبت و عواطف متقابل نیز همواره یگانگی را می طلبد، چرا که محبت شریکان با مختصر اختلافی از بین می رود، ولی محبت زوجین حتی بعد از دعوا و مرافعه نیز برقرار است.
انسان به هنگام غضب دیوانه می شود و عقلش مغلوب و عواطفش مسلوب می گردد. از این رو دست به اعمال و گفتار جنون آمیزی می زند. ولی پس از این که آتش خشمش فرو نشست، عقل و عواطف مجدداً به صحنه می آیند و وجدان اخلاقی و دینی، او را سخت مورد ملامت قرار می دهند. صحیح است که در جوامع بزرگ، قانون و عدالت اساس سعادت است، اما در اجتماع کوچک خانواده، وحدت و صمیمیت رکن خوش بختی می باشد.
عواطف زن و شوهر در کشورهای غربی غالباً همانند عواطف دو شریک در یک شرکت است. به همین دلیل با مختصر اختلافی از میان می رود، ولی در اسلام پیوند و پیمان زناشویی بر پایه عشق و ایمان استوار است.
پروفسور فیروز در آلمان در میان جمعی از ایرانی ها می گفت: بسیاری از آلمانی ها از جنگ دوم جهانی تاکنون آرزو دارند مثل گذشته ها با خانواده و بچه های خود سر یک سفره غذا بخورند، اما هنوز موفق نشده اند، چرا که شالوده خانوادگی شرکتی این گونه ایجاب می کند. این یکی از ارمغان های فرهنگ غرب است که متأسفانه شرقی ها سعی می کنند از آن تقلید کرده، به تمدن غرب نزدیک شوند. به جای آن که در بعد علمی و صنعتی خود را به آنان برسانند، می کوشند در بعد فرهنگی و اخلاقی مقلد آنان باشند و این بسیار فاجعه بار است.
منطق عقل و قانون، غیر از حوزه عشق و مودّت است; از این رو اسلام برای استحکام بنای زوجیت و بقای دوستی متقابل، چاره جویی هایی را اعلام داشته است:
1 ـ اگر مرد بترسد از این که نتواند میان زنان عدالت برقرار کند حق ندارد یک زن بیشتر بگیرد.
2 ـ ارتباط نامشروع، از گناهان کبیره است.
3 ـ معاشرت با زنان اجنبی، قلب را از نور ایمان تهی می سازد و عاطفه و رقت قلب را تضعیف می نماید.
4 ـ اگر معاشرت با اجنبی به روابط نامشروع کشیده شود، گفت و گو و معاشرت مقدماتی آن حرام خواهد بود.
5 ـ گفت و گوهای غیر ضروری با زن های نامحرم، جایز نیست.
6 ـ بر اساس آیه قرآن که می فرماید: (اگر از زنان پیامبر چیزی خواستید، از پشت پرده بخواهید)1، بهتر است این موضوع از سوی همه بانوان اسلامی رعایت گردد، چرا که تجربه نشان داده اختلاط و معاشرت با زنان اجنبی غالباً به فساد و انحلال خانواده ها منجر گردیده است. به ویژه اگر حجاب ظاهری و فرهنگ آن مراعات نگردد، مفسده آن بیشتر خواهد بود.
7 ـ چشم چرانی و نگاه های مکرر زنان و مردان به یکدیگر جایز نیست. البته اگر مردی بخواهد با زنی ازدواج کند، هر کدام می توانند به مواضع زینت دیگری نگاه کند تا طرف مقابل را دقیق تر بشناسد.
آری، هر نگاه آلوده تیری از تیرهای نافذ شیطان است که دل را سیاه می کند و به عشق و جنون منتهی می شود و محبت خانوادگی را تضعیف و عشق اجنبی را جایگزین می سازد. قرآن می فرماید: (و قل للمؤمنین یَغُضُّوا من ابصارِهِم;2 به مؤمنان بگو: از چشم چرانی و نگاه های آلوده برحذر باشند و عفت خویش را پاس دارند، چرا که این امر برای تزکیه آنها بهتر است.
8 ـ به بانوان دستور داده شده است که زیبایی های زنان دیگر را برای شوهرانشان تعریف نکنند. نگویند زن فلانی صدای خوب و اندام متناسبی دارد، چون اگر شوهر بد سگالی داشته باشند، تحریک خواهد شد و چه بسا ممکن است به فروپاشی کانون خانواده شان بینجامد.
حد و مرز حجاب از نظر اسلام
عالمان شیعه و سنی در ضرورت اصل پوشش و حجاب زن، اختلافی ندارند، اما در حد و مرز آن اقوال مختلفی مطرح کرده اند. برای رفع این اختلافات، می توان تعریف جامعی ارائه نمود که با همه نظرات سازگار باشد و آن این که: حجاب زن عبارت است از پوشش کامل اندام از سر تا پا به استثنای صورت و دست ها تا مچ. 3
بسیاری از فقها و عالمان دینی، به همین دلیل، نگاه به صورت و دست های بانوان را جایز شمرده اند. مرحوم آیة الله حکیم (قدس سره) می نویسد: تمام فقیهانی که به جواز نگاه کردن به صورت و دست های بانوان فتوا داده اند بر این باورند که پوشیدن کف و وجهین، واجب نیست.
حضرت امام (قدس سره) در تحریر الوسیله می فرماید: (در این که بر مردها حرام است به موها و سایر قسمت های بدن و اندام زن ها غیر از صورت و دست ها بنگرند، تردیدی نیست، خواه به قصد لذت باشد و یا بدون آن.) 4
شهید مطهری (ره) نیز می نویسد: (در میان فقهای پیشین حتی یک نفر دیده نشده که به وجوب پوشیدن دست و صورت فتوا داده باشد. )5
البته هر فقیهی که به وجوب پوشش سر و گردن فتوا داده، به حرمت نگاه نیز نظر داده است. مرحوم آیة الله سید محمد کاظم طباطبائی یزدی صاحب عروة الوثقی می نویسد: واجب است زن تمام بدن خود را از نامحرمان بپوشاند، مگر دست ها و صورت را.
مرحوم حکیم می فرماید: شیخ طوسی در کتاب های خود به این امر تصریح نموده و گروهی از متأخران مانند شیخ انصاری بدان فتوا داده اند. 6
از محتوای کلام علاّمه حلّی در (تذکره) چنین مفهوم می شود که ایشان نیز پوشیدن وجه و کفین را واجب نمی داند، بلکه واجب نبودن آن را اجماعی می شمارد. وی همچنین در کتاب (الصلوة) بحث (ملابس) می فرماید: (به اجماع علمای اسلام، تمام بدن زن به جز چهره وی عورت می باشد و پوشیدن آن واجب است. تنها کسی که اشکال کرده، ابا بکر بن عبد الرحمن بن هشام، از علمای اهل سنت است که اجماع عالمان سنی و شیعی، نظریه او را طرد می کند.
از نظر عالمان دینی، دست ها از این حکم مستثنا می باشند. مالکی، شافعی و اوزاعی نیز با این رأی موافق اند، چرا که مطابق با تفسیر ابن عباس است. وی در باره آیه (لا یُبدیَن زینَتَهُن ّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها)7 گفته است: مقصود از زینت ظاهری، همان دست و صورت است.
برخی از علمای سنی معتقدند تنها صورت زن جزء زینت ظاهر می باشد، ولی دست ها باید پوشانده شود.
پوشاندن پاهای بانوان فقط در نماز واجب است، اما ابو حنیفه، ثوری و مزنی به عدم وجوب پوشیدن آن، رأی داده اند، چرا که پاها معمولاً پوششی نداشته است. ولی امام شافعی و مالکی و اوزاعی و ابو ثور، آن را جزو عورت دانسته و پوشیدنشان را واجب می دانند. 8
شکل پوشش
اسلام مدل و شکل خاصی را برای حجاب پیشنهاد نکرده، بلکه تنها بر اصل پوشیدن مواضع زینت و نقطه های جذاب اندام تأکید کرده است. شکل و نوع لباس و پوشش به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه بستگی دارد. هم اکنون در ایران چندین نوع پوشش وجود دارد: از روسری های ترکمنی گرفته تا بلوچی و کردی و پوشش قسمتی از بانوان لرستانی و لباس عشایری و… ، هر کدام از آنها که موی سر را بپوشاند می تواند حجاب اسلامی مطلوب باشد. البته چادر یک پوشش کامل ملی و ایرانی است که مطابق با حکم اسلامی نیز می باشد.
در سایر کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، هند، ترکیه و… پوشش های مختلفی برای حجاب وجود دارد، اما آنچه مورد نظر شارع است، پوشش موهای سر و مواضع زینت و اندام به جز صورت و دست ها می باشد; امّا شکل پوشش و مدل آن را به خود مسلمان ها موکول کرده است.
حدود پوشش
اجماع علمای شیعه و اکثر قریب به اتفاق اهل سنت معتقدند که بانوان باید تمام بدن و اندام خود را از نامحرمان بپوشانند، لیکن اکثر فقهای شیعه و سنی، گردی صورت و دست ها را استثنا کرده اند.
دلایلی این نظریه را تأیید می کند:
1 ـ با ظاهر آیه (و لا یُبدینَ زینَتَهُن ّ الاّ ما ظَهَرَ منها)9 سازگار است. اکثر علما زینت ظاهر را به دست و صورت تفسیر کرده اند;
2 ـ همچنین با وجوب باز بودن گردی صورت بانوان در حال احرام تناقض ندارد، چرا که شارع مقدس هرگز در چنین مواقعی حرام خدا را حلال نمی کند. صحیح است که در حالت احرام، بسیاری از حلال ها را به طور موقت حرام اعلام نموده است، ولی هرگز حرام را جز در موارد اضطرار، حلال نمی داند;
3 ـ در تاریخ آمده است که سلمان با حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)به خانه فاطمه زهراے وارد شدند. سلمان می گوید: دست های فاطمه را دیدم که متورم شده بود. نظیر این واقعه از جابر بن عبد الله انصاری نیز نقل شده است که به صورت فاطمه زهرا ے نگاه کرد، در حالی که از شدت گرسنگی زرد شده بود. 10
بعضی از فقها می گویند زنان مجاز هستند صورت و دست های ساده و بدون آرایش خود را نپوشانند، ولی اگر آرایش کرده باشند، حتی المقدور باید آن را از نامحرم بپوشانند. گر چه جمعی به گونه مطلق (چه با آرایش و چه بدون آن) مجاز می دانند، ولی در این صورت بر مردها حرام است نگاه کنند; چنانچه در حال احرام نیز مردها باید از نگاه آلوده به صورت زنان پرهیز کنند. تا کفاره بر آنها واجب نشود. با وجود این که بر زن ها واجب است گردی چهره را باز نگه دارند.
آیه (وَلْیضرِبنَ بِخُمْرِهِنَّ علی جُیُوبِهِن ّ)11 تأکیدی است بر پوشش زیر گلو و سینه ه، و پوشش دست و چهره را شامل نمی شود، چرا که (جیب) به معنای گریبان است.
مرحوم حکیم حدیثی را از امام رضا( علیه السلام )نقل می کند که در آن نگاه به دست و صورت زن تجویز شده است. علی بن سوید می گوید: به حضرت رضا( علیه السلام )عرض کردم: گاهی به نگاه زن زیبایی مبتلا می شوم که مرا به اعجاب وا می دارد. فرمود: یا علی لا بأس اذاعرف الله سبحانه من نیتک الصدق;12 ای علی! مانعی ندارد، اگر خدای سبحان از قصد و نیت پاک تو آگاه باشد; یعنی اگر نگاهت آلوده و به قصد لذت جنسی نباشد، اشکالی ندارد.
برخی گمان می کنند که خواهرزن بر داماد محرم است، در حالی که این یک اشتباه است و شاید به این دلیل در برخی از احادیث و استفتاها تصریح شده است که نامحرم، نامحرم است و میان خواهرزن، با دخترهای خاله، عمه، دایی و عمو با جوان بیگانه هیچ گونه امتیازی وجود ندارد. 13 خواهرزن نیز نامحرم است و نگاه داماد به او حرام می باشد.
نگاه کردن به موی بعضی از زنان، بدون ریبه و قصد لذت، اشکال ندارد: 1 ـ نامحرمان اهل کتاب; 2 ـ روستاییان; 3 ـ زن های شهری بد حجاب که به نهی از منکر اعتنایی نمی کنند، چون احترام و حرمت خود را شکسته اند; 4 ـ پیر زن های کهن سال و از کار افتاده.
آری، حجاب یعنی مبارزه با مظاهر فساد و بی بند و باری، و ستیز با فرهنگ برهنگی و بی عفتی. این پوشش، نشانه فرهنگ و تمدن و استقلال بانوان است، نه مایه عقب ماندگی و ارتجاع. خوش بختانه برخی از متفکران غربی بدین حقیقت دست یافته اند که حجاب ارزش زن را افزون می کند. ویل دورانت می نویسد: (عفت فراوان زن، خادم مقاصد توالد است، زیرا امتناع محجوبانه او کمکی به انتخاب جنس مقابل است. عفت، زن را توانا می سازد که با جست و جوی بیشتر، عاشق خود را یعنی کسی را که افتخار پدری فرزندان را خواهد داشت، برگزیند.14
پی نوشت ها:
1ـ احزاب (33) آیه 53: (وَ اِذا سَاَلْتُمُوهُنَّ متاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حجاب). این آیه به زنان پیامبر اختصاص دارد، زیرا آنان احترام و احکام ویژه ای دارند.
2ـ نور (24) آیه 30.
3ـ علامه حلّی در تذکره و سایر کتاب ها تصریح کرده است.
4ـ کتاب النکاح، مسئله 18.
5 یادداشت های شهید مطهری، ج 3، ص 133.
6ـ المستمسک، ج 5، ص 190.
7ـ نور (24) آیه 31.
8ـ علامه حلّی در تذکره، کتاب الصلوة، بحث لباس نمازگزار این مطلب را آورده است.
9ـ نور (24) آیه 31.
10ـ المستمسک، همان.
11ـ نور (24) همان.
12ـ المستمسک، همان، ص 194.
13ـ البته چون آنان از خویشاوندان هستند، صله رحم با ایشان لازم است و از این نظر با دیگران تفاوت دارند.
14ـ لذات فسلفه، ص 140.
آخرین نظرات