به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان نشست علمی پژوهشی با عنوان «اصول ومبانی فکری امام خمینی ره» در این مدرسه به صورت برخط برگزار گردید.در این نشست علمی پژوهشی سرکار خانم مریم دوست محمدیان معاون آموزش سطح سه وچهار این مدرسه گفت:
گاهی عظمت یک موضوع مانع از تحلیل است به همین علت همه بحث ها و سخنانی که در جلسات مختلف به مناسبت تجلیل از شخصیت امام بیان می شود باید بگوئیم که هنوز حق امام ادا نشده است. امروز هم قطعا نمی توانیم آن عظمت را به تصویر بکشیم ولی از باب این که آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید.
وی گفت: اولین اصل ثابت که در تمام ابعاد زندگی حضرت امام موج می زند، خدامحوری و اخلاص امام است و همین اخلاص هم سبب و زمینه ی امام خمینی شدن وی را فراهم کرد. چون اخلاص دو نقش ایفا می کند یکی اینکه شخص ،کار را برای خدا انجام می دهد و از آنجائی که کارش برای خداست سبب می شود مردم هم او را فردی درستکاربدانند و رفتار او را بپسندند و همین زمینه جذب مردم به دین و دینداری را ایجاد می کند. در حقیقت مردم را با عمل خودش به دین دعوت می کرد نه با زبانش. «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم»و باید بگویم حضرت امام تجسم عینی و عملی تسلیم در برابر خدا بود. لذا اتفاقات در او هیچ تاثیری نداشت.(پسندم آنچه را جانان پسندد). قبل از آن که مردم به او روی بیاورند خودش را ساخت. حضرت امام در کتاب جهاد اکبرتوصیه اش به طلاب این بودکه : تا خودتان را نساختید وارد جامعه نشوید و چون خودش را ساخته بود ادبار و اقبال مردم در او تاثیر نداشت. امام هرگز سیاسی کاری نداشت. بارها برای مصلحت اسلام با آبروی خودش معامله کرد. مقام معظم رهبری در رابطه با امام می فرماید: سه باور در امام بزرگوار وجود داشت که این سه باور به او قاطعیت ،شجاعت و استقامت می داد: 1. باور به خدا 2. باور به مردم3. باور به خود.
استاد مدرسه ادامه داد: دومین اصل ثابت از مبانی فکری حضرت امام ،اعتماد راسخ ایشان به هدف بود. هرگز سختی ها و مشکلات او را در هدف متزلزل نکرد. هدف امام از ابتدا این بود که رژیم را ساقط کند و حکومت اسلامی رابرقرار کند؛ این هدف به قدری عظیم بود که حتی مبارزین و انقلابیون آن زمان تحققش را مشکل می دیدند وسقوط شاه را عملی نمی دانستند چون رژیم تا بن دندان مسلح بود و از طرفی از حمایت قدرتهای جهانی برخوردار بود ولی امام راسخ در هدف بود؛ شهید مطهری وقتی از پاریس برگشتند وقتی از حال امام از ایشان پرسیدند فرمود من سرگذشت تمام رهبران را مطالعه کردم امام هیچ کدام را به اندازه حضرت امام معتقد به هدف و مردم ندیدم.
حضرت امام در رابطه با مبارزه با طاغوت می فرمودند: به من نگوئید رژیم ساقط شدنی نیست و شورای سلطنت رابپذیر. من اعتقاد دارم که نهضت قطعا به پیروزی می رسد اما زمانش را نمی دانم و فرمودند برای من در طول جریان نهضت اتفاقاتی افتاده است که به وضوح دست خدا را در آن دیده ام و در پیروزی آن شک ندارم.
لذا شهید مطهری در جای دیگر می فرماید: ما همه لغزیدیم به جز امام.
خانم دوست محمدیان گفت: آن واقع بینی و افکار عمیق و اعتمادراسخ حضرت به خدا و پایبندیش به مبانی فکری و عقیدتی بود که هیچ چیز شبهه انگیزی را تایید نمی کرد. دارد منافقین سعی کردند برای فعالیت های خودشان از امام تاییدیه بگیرند لذا از علمای سرشناس و مبارز کمک گرفتند ویکی از آنان نامه ای به حضرت امام نوشتند که اینها جوانمردانی هستند که به پروردگارشان ایمان دارند.«انهم فتیه آمنوا بربهم»(کهف/13)
حضرت امام در جواب فرمودند: من از مطالعه آثار اینها به این نتیجه رسیدم که اینها به این معنائی که ما معتقدیم ایمان ندارند و دچار بینش التقاطی هستند.
امام بخاطر اعتقاد راسخی که به هدف داشتند می بینیم بهترین شیوه را برای مبارزه داشتند. قبل از انقلاب جو قالب ،مبارزه مسلحانه با رژیم بود و به امام انتقاد می کردند با این رژیم مسلح نمی شود روش مسالمت آمیز داشت ولی حضرت امام با آگاهی و روشنگری خود ، انقلاب را بدون تفکر مسلحانه پیش بردندوگل در مقابل گلوله از ابتکارات حضرت امام بود.
سومین اصل ثابت در زندگی حضرت امام که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره فرمودند« اثبات اسلام ناب محمدی(ص) و نفی اسلام آمریکائی» است. اسلام ناب و راستین آن اسلامی است که حافظ و پاسدار آن حضرت امیر(ع) و فرزندانش بودند و اسلام آمریکائی همان اسلام بنی امیه است که چهره اسلام را کاملا عوض کردند اسلامی که تنها اسمی از اسلام داشت اما محتوا و درونش بیگانه از اسلام بود.
وی تاکید کرد: حضرت امام در زمان طاغوت می دیدند که ظاهر اسلام است نماز ، روزه وحج بود اما از باطن خبری نبود. یکی از علل قیام حضرت امام به تاسی از امام حسین(ع) احیای اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکائی بود. من در اینجا به دو فرق اجمالا اشاره می کنم اولین فرقش این است که اسلام دین عدل و قسط است. «ولقد ارسلنا رسلنا باالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و وسیله سنجش فرو فرستادیم تا مردم به عدل و قسط برخیزند. پس اسلام ناب اسلامی بدنبال عدالت است.اسلامی که پیامبر و اهل بیت بدنبالش بودند اسلام قسط و عدل است. حتی حضرت امیر ع() علت خلافت خود را اجرای قسط و عدل می داند. می فرماید اگر نبود که از علما عهد و پیمان گرفته شد که دربرابر سیلی ظالمان و گرسنگی محرومان سکوت نکنند حکومت را در دست نمی گرفتم یعنی هدف از حکومت ،اجرای قسط و عدل است. حتی حضرت در نامه ای به مالک اشتر فرمودند: ای مالک مواظب باش نه تنها عدالت را رعایت کنی بلکه باید علاقمند به عدالت باشی. اما اسلام بنی امیه و آمریکایی تمام ثروتها و امکانات را در اختیار می گیرند برای تحکیم حکومت خودشان. لذا حضرت امام هم به تاسی از پیامبر و ائمه هدی بدنبال برقراری قسط و عدل بودند. لذا به مسئولین می فرمودند: تنها شعار دادن در دفاع از محرومین کفایت نمی کند بلکه قانون باید جهتش در محرومیت زدایی باشد. ما وقتی دستاوردهای انقلاب را نگاه می کنیم می بینیم که نظام در همین مسیر حرکت می کند.
ایشان در ادامه بیان داشت: فرق دوم این است که از چیزهایی که در اسلام ناب و اصیل مهم است کرامت انسانهاست. انسانها از هرقشری که باشند از هر نژاد و قومی که باشند کرامت دارند. هیچ انسانی بخاطر رنگ پوست، فقر و ناداریش مطرود نیست وقتی مردم وارد حوزه ی ایمان می شود و در زیر لوای اسلام قرار میگیرد همه با هم برابر و برادرند. انما المومنون اخوه» لذا انسان نباید بخاطر داشتن علم و ثروت و مقام خود را در جایگاه بالاتری بداند این از اصول مسلم اسلام است. بلکه اگر امتیازی هم است به ایمان و تقواست. سایر موارد هم در اسلام امتیاز محسوب نمی شود
معاون آموزش این مرکز در ادامه گفت: یکی دیگر از اصول حضرت امام ،مردم شناسی و مردم باوری بود رابطه امام با مردم یک رابطه سیاسی یا گذار و موردی نبود ایشان بطور عمیق و اعتقادی به مردم بها می دادند و با نگرش خداپسندانه و موحدانه با مردم برخورد می کردند در واقع یک رابطه ای مستحکم و پدرانه داشتند ، و این رابطه صمیمانه دو طرفه بود و این ارتباط در مراسم استقبال در سال 57 و هم هنگام تشییع پیکر امام راحل دیدیم چگونه مشایعت کردند و در حال حاضر در حرم حضرت امام این علاقمندی و حضور دائمی کاملا مشهود است. در یک کلامی می فرماید: امام خمینی آخرین روزهای عمرش را می گذراند تمام امیدش به شما مردم سلحشور ایران است به شما مردمی که به هیچ وجه تحت تاثیر اختلافات چزئی وکلی واقع نشده وانشاء الله نمی شوید.
و خطاب به مسولین می فرمودند اگر بخواهید موفق باشید علاوه بر اینکه برای خدا باید کار کرد واز دیگران چشم داشتی نداشته باشید باید با مردم باشید بدون مردم نمی شود کار کرد و موفقیت حاصل نمی شود.و می فرمودند دائما در نظرتان باشد که ما یک بنده خدایی هستیم که این مردم ما را به این جایگاه رساندند ما برای آنها باید خدمت کنیم. آنها ولی نعمت ما هستند. صاحبان اصلی انقلاب ومیزبان اصلی انقلاب این مردم هستند.
کاری بکنید که محبت مردم را جلب کنید که رضایت خدا درهمین است.
وی به موارد دیگر اصول ثابت در زندگی حضرت امام خمینی اشاره کرد وبیان داشت:
1-عشق به مستضعفین. طرفدار جدی محرومان وبیزاری از سرمایه داران و مرفهین بی درد.
2-اعتقاد به نقش زن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی. یعنی تنها مرجع جهان تشیع بود که اجازه ورود جدی زنان را به صحنه مبارزه صادر کردند و زنان حیات مجدد خود را مرهون حضرت امام می دانند.
در پایان خانم دوست محمدیان تاکید کرد: حضرت امام حق حیات به گردن ما دارند. ما مدیون حضرت امام هستیم شخصیتی که همه سختیها را متحمل شد فقط برای اینکه انسانها را به فلاح و رستگاری برساند. همان کاری که پیامبر خدا کردند لذا باید بگویم ایشان امام متقین بود و همه آن پاداشی که در قرآن بیان شده «و جعلنا للمتقین اماماً» در حق امام به اجابت رسید .بین متقین و امام متقین فرق است فردای قیامت به متقی می گویند وارد بهشت شو و به امام متقین می گویند بایست و شفاعت کن یعنی حضرت از مقام شفاعت به اذن الله برخوردار است. یعنی همه انسانهایی که بواسطه امام هدایت شدند در قیامت مورد شفاعت حضرت واقع می شوند لذا جا دارد اندیشه های امام راحل را معیار سنجش و مبنای حرکتهای خود در همه زوایای زندگی اعم ازفردی، اجتماعی وسیاسی قرار دهیم و انشاء الله با اماممان محشور شویم.
آخرین نظرات