استادراهنما: محمدحكيمي
پژوهشگر: سمانه شاه مير
چكيده:
در باب علل انحطاط و عقب ماندگي مسلمين از منظرهاي گوناگون بحث شده است.عده اي از منظر غيرديني و درون تمدني علل و عوامل تكوين و فراز و فرود تمدن اسلامي را مورد بررسي قرار داده اند.گروهي ديگر از منظر غيرديني اماباملاك قراردان علل پيشرفت و توسعه جوامع غربي به بررسي علل عقب ماندگي جوامع شرقي بطوركلي يا به طور موردي در قالب نظريه هاي عقب ماندگي پرداخته اند و احياناً برخي ازاين نظريه هاآموزه هاوسنتهاي ديني راعامل عقب ماندگي معرفي نموده اند.دسته اي ديگر از منظر ديني برمبناي اعتقاد راسخ خود به اسلام به عنوان ديني كامل و جامع كه تأمين كننده سعادت دنيوي و اخروي انسانهاست به پديده انحطاط وعقب ماندگي مسلمين نگريسته اند.
در پژوهش حاضرتحت عنوان بررسي عوامل انحطاط فكري مسلمين نظر پژوهنده در زمره گروه اخير جاي مي گيرد.پژوهش حاضراين سؤال را طرح و پاسخ داده است كه فاصله گرفتن از رهبري اهل بيت: تا چه اندازه در انحطاط و عقب ماندگي فكري مسلمين مؤثر بوده است؟پاسخي كه پژوهنده به اين سؤال داده اين است كه :در اثر تبليغات حكومت ها و فشار و اختناقي كه بوجود آوردند متأسفانه جامعه اسلامي نتوانست از اين مخازن علوم پيامبر استفاده كند و اسلام را آنچنان كه هست در آئينه وجود آنان ببيند نتيجه آن شد كه خيلي زود امت اسلامي دچار تفرقه و اختلاف و گروه گرايي گرديدو مكتب ها و مذهبهاي گوناگوني به وجود آمد.يكي ديگر از سؤالاتي كه در پژوهش مطرح شده اين است كه :مفهوم انحطاط مسلمين چيست؟ كه پژوهنده اينگونه پاسخ داده:توقف رشد مظاهر يك تمدن يا تخريب و ويراني آن يا كندشدن رشدآن يابرآورده نشدن و ظاهرنشدن جلوه هاي يك تمدن آنگونه كه لازمه آن تمدن است.امّا منظور از انحطاط و انحراف فكري يعني عابدنادان و روشنفكربي بندوبار.و يا اين سؤال مطرح شده كه راههاي ورود و زمينه هاي انحطاط به ميان مسلمين چگونه بود؟پژوهنده با بررسي هايي كه انجام داد به اين سؤال اينگونه پاسخ داد:انحراف از مسير اصلي اسلام و نفوذ خرافات در عقايد مسلمين،ترك فضايل اخلاقي و رسوخ اوصاف رذيله،جهل و بي خبري و عقب ماندگي علمي و تمدني ،علماي دنياطلب و فاسد،جدايي دين از سياست و مقام علم و اجتهاد از مقام اجرا و حكومت،تخزب و فرقه گرايي ،فرقه و تفرقه،رهبري هاي غلط و رهبران نالايق،خوشگذراني و سر در لاك خود فروبردن مسلمين،فعاليتهاي تخريب دشمنان اسلام.و بالاخره اين سؤال كه راههاي برون شد از اين انحطاط هاي فكري چيست؟
راههايي كه پژوهنده آن را بيان كرده اينگونه است:دوري از تفرقه و دوگانگي و تأكيد بر اصول مشترك بنيادين، پيروي از رهبري هاي واحد و راستين،شناخت غرب و دوري از غرب زدگي ،دور ريختن خرافات و زدودن بدعت ها و پيرايه ها،كسب فضايل اخلاقي و كمالات انساني،مجهزشدن به علوم و فنون جديد،هم بستگي و پيوند بين دين و سياست،تكيه برتعصب و همبستگي ديني و امت اسلامي، شناخت اسلام راستين و بازگشت به آن،تجهيزقوا و فراهم كردن نيروي كافي.و نكته آخر اينكه اسلام به عنوان تنها مكتب تأمين كننده سعادت دنيا و آخرت و پيشرفت توأم مادي و معنوي انسانها شكل گرفته است.اسلام به عنوان آخرين دين الهي داراي قوانين جامع و كاملي است كه درهمه زمان ها و مكان ها قابل اجراست و تنها در پرتو اين قوانين است كه پيشرفت و رفاه مادي انسانها هم آغوش معنويت و سعادت اخروي مي گردد.از اينرو انحطاط و عقب ماندگي فكري مسلمين در درجه اول بدليل انحراف مسلمين از اسلام اصيل از صدراسلام تاكنون است.روش انجام كار اين پژوهش توصيفي و كتابخانه اي انتخاب شده است.
كليدواژه:انحطاط، اسلام، اصلاح، فرهنگ،تمدن، عوامل محرك تاريخ ،عوامل انحطاط مسلمين،تفاوت فرهنگ وتمدن ،ارتباط تمدن بافرهنگ.
آخرین نظرات